تو آنی که باید
شب گیسوی تو و دل که هیاهو می کرد
و مرا وسوسه ی چشم تو جادو می کرد...
لبِ تو ، خوشه ی انگورِ به ناز افتاده!
دل من ، جام شرابی که به تو رو می کرد...
(مثل هیچکس)
پ.ن: (ادامه دارد...)
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۶/۱۳ ساعت توسط هیچکس
|